داستان های ذن -۵- شاهکار


شاهکار

داستانهای ذن -5


استاد خوشنویسی روی یک تکه کاغذ مشغول نوشتن حروف بود، یکی از شاگردان بسیار باهوش او را تماشا می کرد. وقتی کار استاد تمام شد،نظر شاگردان را پرسید، آن شاگرد بی درنگ گفت: اصلا خوب نبود. استاد دوباره سعی کرد ولی شاگرد باز هم انتقاد کرد. چندین بار دیگر ،خوشنویس با دقت دوباره نوشت و هر بار شاگرد آن را رد می کرد. بالاخره وقتی شاگرد توجه اش به جایی دیگر بود استاد از فرصت استفاده کرد و سریع حروفش را نوشت.از شاگرد پرسید: " حالا چه طور؟" شاگرد برگشت و نگاه کرد و از روی تعجب فریاد زد:"آن... یک شاهکار است" ـ

Masterpiece


A master calligrapher was writing some characters onto a piece of paper. One of his especially perceptive students was watching him. When the calligrapher was finished, he asked for the student's opinion - who immediately told him that it wasn't any good. The master tried again, but the student criticized the work again. Over and over, the calligrapher carefully redrew the same characters, and each time the student rejected it. Finally, when the student had turned his attention away to something else and wasn't watching, the master seized the opportunity to quickly dash off the characters. "There! How's that?," he asked the student. The student turned to look. "THAT.... is a masterpiece!" he exclaimed.


 

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:30 http://raveshetazkieehaghighi.blogsky.com

با سلام
خوشحال می شویم اگر به وبلاگ ما هم سر بزنید
فالون گونگ مسیر رجعت به خویشن اصلی

سلام
به وبلاگ شما رفتم و از آنجا به سایتhttp://www.falundafapersian.org/
در آنجا علامت صلیب شکسته به چه معنا است؟
.
با سپاس

فریدون شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 15:32 http://http:/www.parastu.persianblog.ir

.اول
داستان های ذن مرا به یاد گلستان سعدی می اندازد. حکایاتی که در چند جمله کوتاه مطلبی را مطرح می کند و دارای دیدی ژرف اند.
.
دوم
قصه های ذن در جائی ختم می شود که خواننده را برای نتیجه گیری به فکر وامیدارد.

.

سئوال اول - راستی زمان داستان های ذن با زمان گلستان سعدی چند سال و یا چند قرن فاصله داشته است؟

سئوال دوم - آیا شما تشابهی بین حکایات سعدی و قصه های ‌ذن می بینید؟
.

ادبیات چین و ژاپن به نظر می رسد که ادبیاتی غنی و دارای تفکر و گستره وسیعی است. مثلن همین اشعار کوتاه هایکو . گویا شاملو بخشی از آنها را به فارسی برگردانده است. راجع به هایکو ها چه فکر می کنید؟

بی شک فرهنگ چینی ها در فرهنگ های پس از آن اثر بسیار زیادی داشته است. در گذشته که کتاب و اینترنت و مجله و ... نبود ،با این روش تجربه ها و افکار انسان ها سینه به سینه نقل می شد. نویسنده ی سایت داستان های ذن می گوید این داستان ها امتحان خود را در گذر زمان پس داده است و از داستان های ماندگار بشریت می باشد. داستان های مولانا و سعدی و...هم تحت تاثیر افکار بودایی می باشد.
به عنوان مثال:تسبیح ابتدا در آیین بودا رسم بوده است.
.
بودا ۲۵۵۰ سال پیش و مولانا و سعدی ۸۰۰ سال پیش می زیسته اند
.
فیروز هم از اولین داستان به من گفت باید نمونه های شمابه این داستان ها را در داستان های خودمان پیدا کنیم .

هایکو: سال ها پیش کتاب هایکو شاملو را داشتم ولی مانند بسیاری از کتاب های دیگرم پیدایش نمی کنم .به یاد دارم آن کتاب را دوست داشتم.

علی محمد مسیحا شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 20:18 http://www.kashkarat.blogfa.com

سلام وعرض ارادت. از بابت لینکی که به وبلگ سابقم داده اید بسیار سپاسگزارم. من به بلاگفا نقل مکان کرده ام . خوشحال می شوم باز هم به من سر بزنید. به خانواده ی محترمتان سلام برسانید.

پروانه شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 20:49 http://www.parvaz14.blogfa.com

وقتی کسی با دید نقادانه ای به مسئله نگاه می کنه ، سعی می کنه که نقاط ضعف را بیشتر ببینه تا نکات مثبت . این هم یکی از خصلت های ما آدماست .

باید به خودم در دیدی که نسبت به شما داشتم یک نمره منفی بدم

پاتوق گورکن ها شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 21:59

کدام شاهکارند :شاگرد ؟ جوابش؟ استاد ؟ کار استاد ؟
چنین است ذن!

فیروز یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:02

شاگرد با خودش مشکل روانی داشته
.
با قالب معمول داستان های ذن جور در نمی آید

فریدون یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:13 http://www.parasu.persianblog.com

پروانه گرامی

اول- چند لجظه پیش متن ترجمه قصه « شا هکار » را با متن انگلیسی آن مقایسه کردم. ترجمه ای بسیار روان و مطابق اصل است. واقعن عالیست و من از صمیم قلب به شما تبریک می گویم و در این راه موفقیت شایانی را برایتان آرزو می کنم.
.
دوم - نکته طریف تر از مو
The master tried again

مترادف فارسی این جمله چیست؟ شما ترجمه کرده اید « دوباره سعی کرد » که به نطرمن معمولن در فارسی می نویسیم باز از نو شت. در واقع مترادف فارسی « ترای اگین » درین متن به معنی «از نو ...دوباره » است. تا نظر شما درین باره چه باشد

.
سوم - اصولن کسانیکه از نظر تبحر و اندیشه به سطح استادی رسیده اند از شنیندن انتقاد ها نه اینکه آزرده خاطر نمیشوند بلکه در تعالی خویش مدام کوشا هستند. همانطور که این استاد خوشنویس مکرر نوشته خود را از نو می نویسد تا نتیجه مطلوب بدست می آید.
کاش همیشه همه گوش ها و هوش ها آماده شنیدن و پذیرا شدن و یاد گرفتن باشند.
.
درود و سپاس بر شما

اول- اگر امید به وجود شما نبود دست به این کار نمی زدم.
.
دوم- متن ـباز از نو شت ـ را جایگزین می نمایم.
.
سوم- بسیار خوب گفتید.
.
دبیرستان که بودم بهترین دبیر ریاضی گرگان که همه ی شاگردان ممتاز از او یادهای شیرینی دارند ،بسیار هم اعتماد به نفس داشت و یکبار گفته: وقتی ....(یکی از شاگردانش) سر کلاس بود من با ترس درس می دادم و هر آن منتظر انتقادات او بودم.
هنوز هم مورد احترام همه ی شاگردان قدیمی اش است
.
با سپاس فراوان

فریدون دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:18 http://www.parastu.persianblog.ir

تقدیم به فیروز عزیز و پروانه گرامی
====================

فروغ صبح ز شام سیاه پیدا کن
به شاهراه ره از کوره راه پیدا کن
به خضر نیز مکن اعتماد در ره عشق
به دستیاری دل ، ره ز چاه پیدا کن
بکش به سایه خُم رخت از بد ِ ایام
به جنگ سنگ مرو، سر پناه پیدا کن
اگر که یار نگوید سخن، مشو نومید
سوادِ خواندن ِ رمز ِ نگاه پیدا کن
به کار عشق که تعطیل را در آن ره نیست
چو شور ناله فرو مرد، آه پیدا کن
اگر که دختر رز پرده از رخ اندازد
بگیر جامی و ذوق گناه پیدا کن
اگر که عشق به گردن نهد ترا صد جرم
به جای حرف، لبِ عذر خواه پیدا کن
به یاد عهد جوانی بجوش با پیری
هر آنچه شب زتو گم شد، پگاه پیدا کن
مرا که گمشده ِ چشم دل سیاه توام
به روشنائی برق نگاه پیدا کن
محمد قهرمان


===================
محمد قهرمان دوست زنده یاد اخوان ثالث یکی از شاعران معاصر است که تاکنون در باره اشعار سبک صائب تبریزی (سبک هندی) کتاب های بسیاری نوشته است. و خود او اشعار نغز و زیبائی سروده است که انعکاسی است از احساسی لطیف و اندیشه ای ژرف.
.

او اینک در مشهد زندگی می کند و گویا هر هفته شبهای شعر خوانی نیز دارد که در ین شب ها شاعران بنام معاصر در بزم شعر خوانی او شرکت دارند. من اورا از دور از طریق یکی از دوستان شاعر م می شناسم.


این هم تصویری از محمد قهرمان

http://photos1.blogger.com/x/blogger2/6345/4620/240/z/764128/gse_multipart10439.jpg

یادم باشد که مجموعه ی اشعارش را خریداری کنم.
.
تصویرش را تماشا ، و در همان حال به شعرش فکر می کردم
.
سپاسگزارم

سعیدسعیدی دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:35

شاگرد به نظر من روان پریش بوده بیچاره استاد که مثل استاد هنرهای رزمی باید بیش از ۲۰سال زحمت بگشه تا این بنده خدارا یاد بده تنها حروف را بنویسه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد